×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

shabhaye tanhaei

sakhte be khoda kheili sakhte

هر کس مشکلات خودش را دارد ...

هر کس مشکلات خودش را دارد ...

گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

طبقه10، زوج خوشبختی رو دیدم که با هم زد و خورد میکردن



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

طبقه 9، "پیتر" محکم و قوی رو دیدم که داره گریه میکنه



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

طبقه 8، "آمی" نامزدش رو می دید که با بهترین دوستشه



گروه اینترنتی  | www.Persian-Star.net

طبقه 7، "دن" قرصای روزانه ضدافسردگیش رو می خوره



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

طبقه 6، "هنگ" بیکاره و هنوز در روز هفت تا روزنامه می خره تا یه کار پیدا کنه



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

طبقه 5، آقای "وانگ" که خیلی محترمه سعی میکنه لباسای خانومش رو بپوشه



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

طبقه 4 "رز" دوباره داره با دوست پسرش دعوا میکنه



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

طبقه 2، "لیلی" هنوز به عکس شوهرش که از شش ماه پیش گم شده خیره میشه



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

قبل از اینکه از ساختمون بپرم فکر می کردم بدشانس ترین آدمم



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

الآن فهمیدم هر کسی مشکلات و نگرانی های خودش رو داره



گروه اینترنتی  | www.RoozFun.com

آدمایی که دیدم الآن دارن به من نگاه می کنن



گروه اینترنتی  | www.Persian-Star.net

فکر کنم الآن که من رو می بینن، احساس می کنن وضعشون اونقدرا هم بد نیست ...


پی نوشت :
شاید خیلی وقت ها قدر داشته هایمون رو اونطور که باید، نمی دونیم و به نوعی عرصه زندگی رو بر خودمون تنگ می کنیم که انگار حاصل عمرمان تمام غمها و ناملایمات دنیاست و دیگران ازش سهمی ندارند در حالیکه اگر قدری عاقلانه تر فکر کنیم می بینیم که دیگران هم فقط شادیها و موفقیت هاشون نیست که دستمایه ی زندگیشونه؛ و بقول این شعر زیبا :


زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم
همه ی عمر دمی بود و نمیدانستیم

حسرت رد شدن ثانیه های کوچک
فرصت مغتنمی بود و نمیدانستیم

تشنه لب، عمر بسر رفت و به قول سهراب
آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم

 



چهارشنبه 9 آذر 1390 - 1:04:34 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://javaneh.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 4 شهریور 1391   11:44:50 AM

وقتی گفتن که دچار چه مشکلی شدم اولش خیلی عصبی شدم فک کردم دنیا تموم شده جوونیم بچگیم همه چیزم از دست رفته  یا یه جورایی اصلا نمی فهمیدم چی شده تا یه مدت گنگ بودم تو فضا بودم اما وقتی برای اولین بار به بیمارستان رفتم اونم تو سن 13 سالگی تازه فهمیدم که من از همه اونهایی که کنسر داشتن و اونجا بودن خوشبخت ترم و سعی کردم خوشبخت تر باشم از بین 20 دختر بچه ای که اونجا بودن فقط منم که هنوز زندم و 30 سال از خدا عمر گرفتم متنت خیلی جالب بود من رو دوباره برگردوند به همون لحظه اول تولد دوبارم تو 13 سالگیم

بهشتی باشی

http://www.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 14 اسفند 1390   9:13:43 PM

akhy che bahal boood  

http://m32.gohardasht.net.com

ارسال پيام

پنجشنبه 6 بهمن 1390   11:13:57 AM

سلام خیلی زیبا بود ممنون از شما موفق باشید